10 انشا آماده با موضوعات متنوع و جدید برای دانش آموزان

انشای آماده جدید

انشا آماده با موضوعات متنوع برای دانش آموزان

نوشتن انشا یکی از مواردی است که معمولا از دوره دبستان تا دبیرستان از دانش آموزان خواسته می‌شود. زیرا نوشتن انشا باعث می‌شود تا مهارت‌های نوشتاری و زبانی دانش‌آموزان تقویت شود و دانش آموزان با استعداد در زمینه‌ی نویسندگی شناخته شوند. بنابراین همواره باید معلمان، دانش آموزان و والدین برای نوشتن انشا اهمیت قائل باشند.

در این مطلب از مجله‌ی پارس تاپ 10، 10 مورد انشا آماده برای الهام گرفتن و آمادگی ذهن شما دانش‌آموزان عزیز آورده شده است. توصیه می‌شود از کپی کامل این متون بپرهیزید، بلکه پس از مطالعه‌ی انشا آماده از آن‌ها الگو گرفته و با استفاده از خلاقیت و با زبان خودتان انشا بنویسید.

 

دل‌نوشته‌ای به یک شهید

ای شهید بزرگوار؛

درود بر تو که با شجاعت و غیرت، از جان خود گذشتی و به خاطر آرمان‌های بزرگ و حقیقتی که به آن ایمان داشتی، به میدان رفتی. تو با سرنوشت خود، داستانی جاودانه و پر از ایثار و فداکاری را رقم زدی. آری، تو آن‌چنان سینه‌ات را در برابر تیرهای دشمن سپر کردی که امروز ما افتخار کنیم به وجود تو و یاد تو.

آزادی و آرامش امروز ایران مرهون رشادت‌ها و دلاوری تو است؛ ای قهرمان. تو رفتی تا ایران و اسلام باقی بمانند، تا ما با سربلندی زندگی کنیم و از آزادی‌ای که تو برای ما به ارمغان آورده‌ای، بهره‌مند شویم. یاد تو همیشه در دل‌های ما زنده است و هر بار که نامت بر زبان می‌آید، شور و نشاطی عجیب در وجودمان جریان پیدا می‌کند.

ای کاش می‌توانستم در کنارت باشم و از تو بیاموزم؛ از شجاعت و ایمان راسخت، از آرامش در دل طوفان‌ها. می‌دانم که تو امروز از آسمان‌ها ما را نظاره‌گر هستی و نور وجودت بر دل‌های ما می‌تابد. ما دانش آموزان ایران اسلامی تلاش می‌کنیم با یاد تو، همواره در مسیر علم و دانش جلو رویم و در راهی که تو انتخاب کردی، گام برداریم.

ما عهد می‌بندیم که یاد تو را فراموش نکنیم و هر روز با افتخار نامت را بر زبان بیاوریم. تو قهرمان زندگی‌ام هستی و تا همیشه در قلبم جای خواهی داشت. ای شهید، راهت ادامه دارد و نور تو در زندگی ما هدایتگر خواهد بود.

 

انشا از زبان کتابی که تا به حال خوانده نشده

سلام! من یک کتاب هستم، اما یک کتابی که تا به حال کسی آن را ورق نزده است. من داستان‌هایی دارم که هنوز کسی آن‌ها را نخوانده است. من روی قفسه‌های کتابخانه نشسته‌ام و منتظرم که کسی مرا بردارد و با من به دنیای جدیدی سفر کند. صفحات من پر از ماجراهای جذاب، شخصیت‌های رنگارنگ و پیغام‌هایی عمیق هستند، اما هیچ‌کس نمی‌داند که من چه دنیای جذابی را در خود دارم.

چندین ماه است که در گوشه‌ی کتابخانه جای گرفته‌ام. دیگر کتاب‌ها با خوش‌حالی از خواندن داستان‌هایشان صحبت می‌کنند و هر روز خواننده‌هایی به سراغشان می‌آیند و صفحاتی از آن‌ها را ورق می‌زنند. اما من همچنان در سکوت نشسته‌ام، در انتظار کسی که مرا کشف کند. بعضی از کتاب‌ها که کنار من هستند، داستان‌هایشان را به تصویر می‌کشند و من با حسرت به آن‌ها گوش می‌دهم.

من نیز قصه‌هایی دارم که منتظر شنیده شدن هستند. داستان‌هایی از قهرمانانی که برای دست‌یابی به آرزوهایشان می‌جنگند، از دوستی‌هایی که فراتر از مرزهاست و از چالش‌هایی که انسان‌ها باید با آن‌ها روبه‌رو شوند. می‌دانم که هر یک از این قصه‌ها می‌تواند در قلب کسی جایی پیدا کند و افکار و احساسات او را متحول سازد.

گاهی اوقات، حسودیم می‌شود و به دیگر کتاب‌ها که از صفحات‌شان لطافت و عاشقانه بودن می‌بارد، فکر می‌کنم. چرا کسی به من دقت نمی‌کند؟ شاید جلد من به اندازه‌ی آنها جذاب نیست یا شاید عنوانم به اندازه کافی جالب نیست. اما می‌دانم که درونم گنجینه‌ای از دانایی و تخیل پنهان شده است.

من امیدوارم که روزی کسی پیدا شود که مرا بردارد، صفحاتی از من را ورق بزند و در دنیای من غرق شود. می‌دانم که اگر این اتفاق بیفتد، او به دنیای من سفر خواهد کرد و با شخصیت‌ها و داستان‌های من ارتباط برقرار خواهد کرد. شاید او از من الهام بگیرد و ایده‌هایی نو در ذهنش شکل بگیرد.

تا آن روز، همچنان در انتظاری شیرین و پر از امید به سر می‌برم. من یک کتاب خوانده نشده‌ام، اما روزی خواهد آمد که داستان‌های من به زندگی انسانی رنگ و زیبایی ببخشند. برای من، هر ورق جدید یک امید جدید است و من با اشتیاق منتظر آن روز می‌مانم.

انشا آماده در مورد کتاب
انشا آماده در مورد کتاب

 

انشا از زبان درخت

سلام! من یک درخت هستم؛ یکی از ساکنان بزرگ و کهن جنگل. سال‌هاست که در اینجا ایستاده‌ام و همواره از تغییرات زندگی لذت می‌برم. شاید در نگاه اول تنها یک درخت به نظر بیایم، اما داستانی زیبا و پر از تجربه‌های جان‌سوز و شگفت‌انگیز دارم که دوست دارم با شما به اشتراک بگذارم.

من در سال‌های دور، به عنوان یک نهال کوچک از زمین سر برآوردم. آن زمان، بزرگی و عظمت امروز را تصور نمی‌کردم. اما با گذشت زمان و تحت تاثیر باران‌ها، نور خورشید و خاک غنی، رشد کردم و به درختی تنومند تبدیل شدم. شاخه‌هایم به آسمان دراز می‌شوند و برگ‌هایم در آغوش نسیم می‌رقصند. هر بهاری، وقتی شکوفه‌هایم می‌جوشند، شادی و زیبایی را به طبیعت می‌آورم.

من شاهد تماشای تغییرات بسیاری در اطرافم بوده‌ام. گاهی پرندگان بر روی شاخه‌هایم نشسته‌اند و آهنگ زندگی را به گوشم می‌رسانند. گاهی حشرات کوچکی به من نزدیک می‌شوند و در دل برگ‌هایم پناه می‌جویند. من مادر طبیعت هستم و به همه موجودات زنده اطرافم عشق و احساس امنیت می‌بخشم.

اما زندگی من تنها به زیبایی محدود نمی‌شود. من نیز درد و رنج را تجربه کرده‌ام. طوفان‌های شدید و وزش بادهای تند گاهی مرا می‌لرزاند و درختان دیگر را از ریشه می‌کند. با این حال، همیشه امید به زندگی در دل دارم. من یاد گرفته‌ام که بعد از هر طوفان، دوباره سرپا می‌ایستم و به رشد ادامه می‌دهم.

درختان مانند من کاشته می‌شوند تا به انسان‌ها سایه و میوه دهند، و در عین حال به طبیعت زیبایی ببخشند. من در طول زمان‌ به مخلوقات دیگر کمک کرده‌ام، از جمله انسان‌هایی که در زیر سایه‌ام نشسته و خستگی خود را از تن به در می‌کنند. همچنین، از طریق فرایند فتوسنتز، اکسیژنی تولید می‌کنم که برای زندگی موجودات زنده ضروری است. این احساس مسئولیت و همزیستی مرا به سوی ریشه‌های عمیق‌تر می‌کشاند.

امیدوارم که انسان‌ها بیشتر به ما درختان توجه کنند و برای محافظت از طبیعت و جنگل‌ها تلاش کنند. زیرا هر درختی نه تنها یک موجود زنده، بلکه یک اکوسیستم است که می‌تواند برای نسل‌های آینده اهمیت داشته باشد. ما حافظان زمین هستیم و زندگی در کنار ما پر از آرامش و زیبایی است.

انشا خطاب به مادر و قدردانی از زحمات او

مادر عزیزم؛ امروز می‌خواهم از صمیم قلبم با تو صحبت کنم. هر بار که به تو فکر می‌کنم، حس عمیق عشق در وجودم شعله‌ور می‌شود. چون تو، نه‌تنها مادر، بلکه بهترین دوست و راهنمای من هستی.

مادر جان، وقتی به تمام زحماتی که برای من کشیده‌ای فکر می‌کنم، واقعا نمی‌دانم چگونه می‌توانم از تو قدردانی کنم. تو همیشه در کنارم بوده‌ای، چه در لحظات خوشی و چه در زمان‌های دشوار و بیماری. بی‌خوابی‌هایی که برای بزرگ کردن من کشیده‌ای، دلگرمی‌هایی که در سختی‌ها به من داده‌ای و عشق بی‌انتهایی که همیشه از خود نشان داده‌ای، برایم ارزشمندترین نعمت‌ها هستند.

مادر! وقتی صبح‌ها با صدای تو بیدار می‌شوم و بوی خوش نان گرم و چای هل دار تازه دم را استشمام می‌کنم، می‌دانم که چه عشق و تلاشی در آن نهفته‌است. وقتی از مدرسه به خانه می‌آیم و بوی غذای خوش عطری که تو طبخ کرده‌ای همه جا پیچیده است حس خوب زندگی وجودم را پر می‌کند.

همه‌ی آن لحظات، خاطرات شیرینی است که هرگز فراموش نخواهم کرد. تو با دقت و محبت، همواره سعی کرده‌ای بهترین‌ها را برای من فراهم کنی و من می‌دانم که این کار تو بدون هیچ چشم‌داشتی انجام شده است.

تو همواره بهترین معلم زندگی‌ام بوده‌ای. هر بار که در درس‌هایم به مشکل می‌خوردم، تو با صبر و حوصله کنار من می‌نشستی و مرا راهنمایی می‌کردی. این کلمات و حمایت‌های تو به من یاد داده است که در برابر چالش‌ها ایستادگی کنم و هرگز تسلیم نشوم.

مادر عزیزم، من به وجود تو افتخار می‌کنم و می‌خواهم بدانی که محبت و زحمات تو برایم بسیار ارزشمند هستند. اگرچه ممکن است هر روز نتوانم این احساس را با کلمات بیان کنم، اما در دل من همیشه جایگاه خاصی داری و هرگز فراموش نخواهم کرد که تو بهترین یار و حامی من بوده‌ای.

همواره تلاش می‌کنم با رفتار خوب و موفقیت در تحصیل، تو را خوشحال کنم و نشان دهم که چقدر برایم ارزشمند هستی. دعا می‌کنم که همیشه سالم و شاد باشی و بدان که من همیشه در کنار تو هستم تا قدردان زحمات بی‌پایانت باشم.

با عشق و احترام، فرزندت

انشا آماده در مورد مادر
انشا آماده در مورد مادر

انشا با موضوع “دوست خوب چه کسی است؟”

دوست خوب، واژه‌ای شیرین و پرمفهوم است که در قلب هر انسانی جای دارد. دوستان، یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های زندگی‌اند که در شادی‌ها و غم‌ها ما را همراهی می‌کنند و با بودنشان، زندگی را زیباتر می‌سازند. اما یک دوست خوب چه ویژگی‌هایی دارد و چه نقشی در زندگی ما ایفا می‌کند؟

اولین ویژگی یک دوست خوب، صداقت اوست. یک دوست راستین همیشه با ما صادق است و به ما کمک می‌کند تا خود واقعی‌مان را بشناسیم. او انتقادات سازنده‌ای دارد که می‌تواند به ما در رشد و پیشرفت کمک کند. صداقت یک دوست، پایه و اساس اعتماد را بنا می‌سازد و ما را قادر می‌سازد تا بدون ترس و تردید، خودمان باشیم.

دومین ویژگی، حمایت و حمایتگری اوست. در لحظات سخت و دشوار زندگی، یک دوست خوب مانند یک سایه در کنار ما می‌ماند و به ما قوت قلب می‌دهد. او نه تنها در زمان‌های خوب با ما است، بلکه در دوران سختی نیز، ما را تنها نمی‌گذارد و همواره آماده کمک و راهنمایی است. این نوع حمایت باعث می‌شود که احساس تنهایی و ناامیدی را فراموش کنیم و برای مواجهه با چالش‌ها قوی‌تر شویم.

علاوه بر این، یک دوست خوب توانایی شنیدن را داراست. او با دقت به حرف‌های ما گوش می‌دهد و احساسات و افکار ما را درک می‌کند. این گوش شنوای دوستانه باعث می‌شود که ما احساس راحتی و امنیت کنیم و با خیال راحت به آن‌ها اعتماد کنیم. در واقع، دوست خوب نه تنها یک همدم است بلکه کسی است که می‌توانیم در مورد رازها و چالش‌های زندگیمان با او صحبت کنیم.

همچنین، سرگرمی و شادی نیز از دیگر ویژگی‌های یک دوست خوب است. یک دوست خوب می‌داند چگونه در کنار ما لحظات خوشی را بسازد و از زندگی لذت ببرد. او می‌تواند در جمع‌های دوستانه، بخنداند و خاطرات شیرینی را برای ما رقم بزند. با او بودن، دنیای رنگارنگ‌تری را تجربه می‌کنیم و احساس خوشبختی بیشتری می‌کنیم.

در نهایت، دوست خوب کسی است که ما را به سمت بهتری هدایت می‌کند. او ما را تشویق می‌کند تا به سمت آرزوهایمان حرکت کنیم و در برابر چالش‌ها تسلیم نشویم. این قدرت انگیزشی که یک دوست خوب به ما می‌دهد، به ما انرژی و شجاعت می‌بخشد تا به دنبال اهدافمان برویم و به موفقیت‌ برسیم.

در نتیجه، دوست خوب کسی است که با صداقت، حمایت، توانایی شنیدن، شادی و انگیزه به زندگی‌مان بعد و عمق می‌بخشد. هر انسان نیاز به دوستی راستین دارد تا با هم به سمت آرزوهای بزرگ‌تری حرکت کنیم و زندگی را با عشق و شادی پر کنیم. بیایید به دوستان خوبمان ارج نهیم و از وجود آن‌ها در زندگی‌مان قدردانی کنیم.

 

انشا از زبان یک جنگل‌بان و توصیف شغل‌اش

سلام! من یک جنگل‌بان هستم و شغل من حفاظت از جنگل‌ها و طبیعت زیبا و شگفت‌انگیز است. وقتی به جنگل پا می‌گذارم، احساس می‌کنم وارد دنیایی جادویی شده‌ام. با هر نفس عمیق، عطر دلپذیر درختان، گل‌ها و خاک جنگل را استشمام می‌کنم و صدای پرندگان و جیرجیرک‌ها در گوشم طنین‌انداز می‌شود. من از این موسیقی طبیعت آرامش و حس زندگی می‌گیرم.

به عنوان یک جنگل‌بان، مسئولیت من حفاظت از جنگل‌ها و حیات وحش آنها است. من همواره در تلاش هستم تا انسان‌ها را از اهمیت جنگل‌ها آگاه کنم. جنگل‌ها به ما زندگی می‌دهند، اکسیژن ما را تامین می‌کنند و زیستگاه بسیاری از حیوانات و گیاهان هستند. بنابراین، آموختن و ترویج فرهنگ حفاظت از این منابع ارزشمند وظیفه من است.

من هر روز صبح، با کوله‌پشتی‌ام که حاوی ابزارهای مورد نیازم است، به سمت جنگل می‌روم. اولین کارم این است که اطمینان حاصل کنم هیچ نشانه‌ای از آتش‌سوزی یا آلودگی در جنگل وجود ندارد. اگر به مشکلی برخورد کنم، بلافاصله تدابیر لازم را اتخاذ می‌کنم و با ماموران آتش‌نشانی یا سازمان‌های مربوطه تماس می‌گیرم.

از دیگر وظایف من، بررسی سلامت درختان و گیاهان است. اگر درختی بیمار شود، به سرعت اقدام می‌کنم تا از گسترش بیماری جلوگیری کنم. همچنین، گاهی اوقات با گروه‌هایی از دانش‌آموزان یا طبیعت‌دوستان به جنگل می‌روم تا به آن‌ها آموزش بدهم که چگونه با طبیعت ارتباط برقرار کنند و از آن محافظت کنند. خوشحال می‌شوم وقتی می‌بینم جوانان با عشق و علاقه با زیبایی‌های طبیعی آشنا می‌شوند.

یکی از لذت‌های بزرگی که به عنوان یک جنگل‌بان تجربه می‌کنم، مشاهده‌ی حیات وحش از نزدیک است. دیدن جوجه‌های تازه به دنیا آمده‌ی پرندگان، خرگوش‌هایی که در حال دویدن هستند و قوچ‌های زیبا در حال چرا، همه و همه از لحظات فراموش‌نشدنی برای من هستند. این تجارب به من یادآوری می‌کنند که تمامی موجودات زنده در این اکوسیستم با یکدیگر مرتبط هستند و مسئولیت من در حفاظت از این روابط بسیار مهم است.

متاسفانه گاهی اوقات برخی از افراد سودجو مخفیانه به جنگل می‌آیند و قصد دارند درختان را قطع نمایند. آن‌ها طبیعت و گنجینه‌ای که باید به نسل‌ها بعدی منتقل شود را به بهای پول و خودخواهی خود می‌فروشند و من وظیفه دارم با این افراد مقابله کنم و نگذارم آن‌ها به طبیعت آسیب بزنند.

در نهایت، می‌توان گفت که شغل جنگل‌بان بودن، تنها یک کار نیست، بلکه یک عشق و تعهد به طبیعت و زندگی است. من هر روز با عشق به جنگل و موجودات آن نگاه می‌کنم و امیدوارم تا همیشه بتوانم صدای طبیعت را به گوش دیگران برسانم. جنگل‌ها به ما زندگی می‌دهند و ما نیز باید از آنها محافظت کنیم. این رسالت من به عنوان یک جنگل‌بان است و برای آن همواره تلاش می‌کنم.

انشا آماده در مورد شغل جنگلبانی
انشا آماده در مورد شغل جنگلبانی

انشا در مورد خاطره‌ی اولین روزه

ماه رمضان، حال و هوای متفاوتی با سایر ماه‌های سال دارد. برخواستن در دل شب و شنیدن صدای روح‌بخش دعای سحر و همچنین لحضات زیبای افطار و چیدن سفره‌ افطاری و مهمانی رفتن همه بسیار زیبا هستند.

من قبل از اینکه به مدرسه بروم دوست داشتم مانند سایر اعضای خانواده روزه بگیرم اما مادر و پدرم می‌گفتند که هنوز خیلی کوچکی و همین که در زمان سحر و افطار سر سفره می‌نشینی و با ما غذا می‌خوری، انگار روزه گرفته‌ای!

من هم که کودکی بیش نبودم این سخن را باور کرده بودم. وقتی به مدرسه رفتم و ماه رمضان شد برخی از دوستانم روزه‌ی کله گنجشکی می‌گرفتند. روزی یکی از دوستانم از من پرسید: ” آیا تو هم امروز را روزه‌‌ی کله گنجشکی گرفته‌ای؟!” من هم گفتم :”بله.” اما دقایقی بعد خوراکی ام را برداشتم و خوردم! دوستم گفت:” مگر تو روزه نیستی؟!” گفتم:” چرا. من هم روزه هستم! پدرم به من گفته است همین که سحر از خواب بیدار می‌شوی و سحری می‌خوری و در زمان افطار با ما سر سفره می‌نشینی یعنی روزه‌ی کله‌ی گنجشکی گزفته‌ای!”

اما دوستم برایم توضیح داد که روزه‌ی کله گنجشکی یعنی اینکه از سحر تا ناهار صبر کنیم و بعد از صرف ناهار هم تا افطار چیزی نخوریم. اینجا بود که تازه من با مفهوم روزه‌ی کله گنجشکی آشنا شدم و متوجه شدم مادرم و پدرم به خاطر مهربانی و کوچکی من، این مطلب را گفته‌اند. اما من کم کم سعی کردم روزه‌ی کله گنجشکی را مثل دوستانم رعایت کنم و در سال بعد هم کم کم لذت گرفتن روزه‌های کامل را چشیدم.

این خاطره‌ی من در مورد اولین روزه است که مرور آن برایم شیرینی خاصی دارد.

 

انشا در مورد خاطره‌ی شب یلدا

کمتر کسی است که از دوران زیبای کودکی در خانه‌ی دوست داشتنی مادربزرگ خاطره نداشته باشد، خانواده‌ی ما هم مانند اغلب مردم با فرا رسیدن شب یلدا در خانه مادربزرگ دور هم جمع می شویم. خاله‌ها و شوهران شان، دایی‌ها و زن دایی‌ها و فرزندان‌شان همه می‌آیند. معمولا برزگتر‌ها با هم گرم صحبت و خاطره‌گویی از قدیم‌ها می‌شوند.

مادربزرگ مهربانم با با چهره‌ای گشاده و لبخندی بر لب که رنگ زندگی را در آن می بینم هم در شب چله برای ما بچه‌ها قصه می گوید. حس شنیدن قصه های قدیمی با صدای مادربزرگ در شب یلدا حس شیرین و بی‌بدیلی است که قابل تعویض با هیچ چیزی نیست.

پدربزرگم نیز برایمان از دیوان حافظ فال می‌گیرد و اشعارش را با صدای بلند می‌خواند و ما را با ادبیات فارسی آشنا می‌کند.

مادربزرگ من بسیار مهمان نواز است و با دست های چروکیده و لرزانش سفره شب یلدا را بر روی کرسی انداخته و خوراکی‌هایی چون انار دان شده، گردو، کشمش، تخمه، مسقطی، خرمالو، هندوانه و شیرینی را بر روی آن می چیند.

جمع شدن ما در شب یلدا در خانه مادربزرگ و پدربزرگ برای من یادآور این نکته است که هنوز افتخار نفس کشیدن‌ در کنارشان را داریم. پس از تک تک لحظات زندگی‌مان باید استفاده کرده و قدر مادربزرگ و پدر بزرگ های مهربان‌مان را بدانیم.

انشا آماده در مورد خاطره شب یلدا
انشا آماده در مورد خاطره شب یلدا

انشا در مورد فصل پاییز

پاییز یکی از زیباترین و جذاب‌ترین فصل‌های سال است که با خود تغییراتی شگرف به همراه می‌آورد. هنگام شروع پاییز، درختان که در تابستان به رنگ سبز و شاداب بودند، کم‌کم رنگ‌های زرد، نارنجی و قرمز را به خود می‌گیرند. این تغییر رنگ نه تنها زیبایی‌های طبیعی را افزایش می‌دهد بلکه دل هر بیننده‌ای را نیز شاد می‌کند.

هوای پاییز، ملایم و دلپذیر است. وزش نسیم خنک و عطر خوش برگ‌های باران خورده، انسان را به یاد خاطرات شیرین گذشته می‌اندازد. شب‌نشینی خانواده‌ها و دوستان در این فصل، فرصتی برای لذت بردن از طبیعت و شب‌های طولانی می‌شود. پاییز به ما این امکان را می‌دهد که در دل طبیعت قدم بزنیم و از زیبایی‌های آن بهره‌مند شویم.

پاییز همچنین فصل برداشت محصولات کشاورزی است. میوه‌ها و سبزیجات تازه‌ای که در این فصل به بار می‌آیند، طعمی خاص و خوشمزه به سفره‌های ما می‌بخشند. نارنگی، انار، کدو تنبل، خرمالو، گلابی و به از جمله میوه‌های این فصل هستند که هر کدام عطر و طعم خاص و متفاوتی دارند و در آشپزی و تهیه دسرهای خوشمزه مورد استفاده قرار می‌گیرند.

اما فصل پاییز فقط فصل زیبایی و به بار نشستن میوه‌های خوشمزه نیست؛ بلکه زمانی برای تفکر و اندیشیدن نیز هست. وقتی برگ‌ها از درختان می‌ریزد، به نوعی به ما یادآوری می‌کند که زندگی همواره در حال تغییر و تحول است. این تغییرات می‌تواند به ما فرصتی برای رهایی از گذشته و آغاز یک فصل جدید در زندگیمان دهد. پاییز ما را دعوت به زندگی می‌کند و به ما یادآوری می‌کند که هر پایان، آغازی جدید است.

و در نهایت پاییز یادآوری می‌کند که خدایی هست. پروردگاری که نقاش و خالق این فصل‌های زیبا و رنگارنگ است. خدایا تو را برای خلق این فصل‌های زیبا سپاس می‌گویم.

 

انشا در مورد دریا

دریا یکی از شگفت‌انگیزترین و زیباترین پدیده‌های طبیعی است که همیشه انسان را به خود جذب کرده است. این بستر عظیم آبی، در واقع زندگی و طبیعتی بی‌پایان را در دل خود دارد. دریا نه تنها برای زیستن موجودات دریایی اهمیت دارد، بلکه نقش بسیار ویژه‌ای در زندگی انسان‌ها نیز ایفا می‌کند.

بزرگی و وسعت دریا در ابتدا ممکن است ترسناک به نظر برسد، اما در عین حال، آرامش و زیبایی خاصی را به همراه می‌آورد. صدای امواج دریا که به ساحل می‌خورد، آرامشی عمیق ایجاد می‌کند و انسان‌ها را به تفکر و تأمل وا می‌دارد. وقتی در کنار دریا نشسته‌ایم و به افق نگاه می‌کنیم، احساس می‌کنیم که دنیا بزرگ‌تر از آن چیزی است که تصور می‌کنیم و این احساس آزادی ما را شگفت‌زده می‌کند.

دریا همچنین منبعی عظیم از زندگی است. موجودات متنوعی در عمق آب زندگی می‌کنند که هر کدام به نوعی به اکوسیستم دریا کمک می‌کنند. از ماهی‌ها و مرجان‌ها گرفته تا دلفین‌ها و نهنگ‌ها، همه به زیبایی‌های این دنیای زیر آب افزوده‌اند. این تنوع زیستی به ما یادآوری می‌کند که طبیعت چقدر شگفت‌انگیز و پیچیده است و ما باید از آن محافظت کنیم.

به علاوه، دریا مکانی برای تفریح و سرگرمی است. بسیاری از مردم در تعطیلات خود به دریا سفر می‌کنند تا از آفتاب، شنا، غواصی و فعالیت‌های آبی لذت ببرند. ورزش‌های آبی همچون قایقرانی و جت اسکی از محبوب‌ترین فعالیت‌ها در سواحل دریا هستند که شادی و نشاط را به زندگی انسان‌ها می‌آورند.

اما دریا فقط منابع و سرگرمی نیست؛ بلکه در درجه‌ی اول نشان از قدرت و عظمت خالق بی‌همتا دارد. همچنین دریا نماد تغییر و تحول نیز هست. جزر و مد دریا نشان‌دهنده چرخه‌های طبیعی و زمان است و به ما یادآوری می‌کند که زندگی همواره در حال تغییر است. بنابراین، در حالی که در کنار دریا نشسته‌ایم، می‌توانیم به عظمت خالق، عمق وجود خود و تجارب زندگی فکر کنیم.

به طور خلاصه، دریا نه تنها زیباشناسی و آرامش را به انسان‌ها هدیه می‌دهد بلکه به ما درس‌های ارزشمندی درباره زندگی، تغییر و تداوم را نیز آموزش می‌دهد. این بستر آبی بی‌پایان، همواره با زیبایی‌ها و رازهایش ما را به سمت خود می‌کشاند و ما را به تأمل در زندگی و دنیای پیرامون‌مان دعوت می‌کند.

 

انشا در مورد ضرب المثل از تو حرکت از خدا برکت

ضرب‌المثل “از تو حرکت از خدا برکت” یکی از آموزه‌های مهم و ارزشمند فرهنگ ماست که به معنای تأکید بر تلاش و کوشش انسان در رسیدن به اهداف و آرزوهایش است. این جمله ما را به این حقیقت آگاه می‌سازد که در زندگی، هرگاه که خواهان دستیابی به موفقیت و کامیابی هستیم، باید ابتدا خودمان گام برداریم و تلاش کنیم.

این ضرب‌المثل به ما یادآوری می‌کند که خداوند همیشه در کنار کسانی است که در تلاش و کوشش هستند. اگر ما اراده کنیم و با همت و کوشش قدم برداریم، برکات الهی به سمت ما سرازیر خواهند شد. به عبارتی دیگر، خداوند برای انسان‌هایی که از سعی و تلاش دریغ نمی‌کنند، درهای رحمت و برکت خود را می‌گشاید.

زندگی پر از چالش‌ها و موانع است، اما اگر ما خود را به کار و تلاش وادار کنیم، آن زمان است که مسیرهای جدید و فرصت‌های بیشتری به رویمان گشوده خواهد شد. مثلاً در مدرسه یا دانشگاه، اگر برای یادگیری دروس خود کوشا باشیم، موفقیت و پیشرفت در تحصیل به ما دست می‌دهد. در حوزه کار و زندگی نیز همین‌طور است؛ افرادی که با اراده و تلاش مضاعف در پی اهدافشان هستند، معمولاً به موفقیت‌های بیشتری دست می‌یابند.

این ضرب‌المثل همچنین به ما یادآوری می‌کند که سستی و تنها انتظار از خداوند ثمره‌ای نخواهد داشت. باید به این نکته توجه داشته باشیم که خداوند به هیچ‌کس کمک نخواهد کرد مگر آنکه خود او قدمی بردارد. بنابراین، امیدواری به برکت‌های الهی مستلزم تلاش و کوشش ماست.

“از تو حرکت از خدا برکت” شاید در ظاهر یک ضرب‌المثل ساده است اما در حقیقت می‌تواند یک راهنمای زندگی باشد که به ما می‌آموزد که در هر شرایطی باید تلاش کنیم و به خداوند توکل داشته باشیم. این پیام قوی و دلگرم‌کننده، ما را تشویق می‌کند تا با امید و انگیزه به سوی اهداف خود حرکت کنیم، زیرا برکات الهی همواره در انتظار تلاشگران راستین است.

جمع‌بندی

در این مطلب 10 انشا آماده جدید و متنوع برای شما مخاطبان عزیز مجله‌ی پارس تاپ 10 تولید و اشتراک گذاری شد. امیداوارم این مطلب نیز توانسته باشد نظر شما عزیزان را جلب نماید.

 

این مقاله مفید بود؟

لطفاً با ستاره دادن و نظراتتان ما را خوشحال کنید.

5/5 - (3 امتیاز)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

در خبرنامه ما مشترک شوید

و با آخرین به روزرسانی های مقالات در جریان باشید.
هر دو هفته یکبار به رایانامه شما

پیمایش به بالا