فرهنگ چینیها و خصوصا فرهنگ غذایی آنها برای بسیاری از ما و گردشگرانی که به این کشور بزرگ سفر میکنند عجیب است. در این مطلب از مجلهی پارس تاپ 10، قصد داریم به این سوال رایج پاسخ دهیم که ” چرا چینیها همه چیز میخورند؟!”. اگر این سوال کنجکاوی شما را نیز برانگیخته است؛ پیشنهاد میکنیم خواندن این مطلب را اصلا از دست ندهید و تا انتها همراه ما بمانید.
چرا چینیها همه چیز میخورند؟!
برای پاسخ به این سوال ابتدا باید به تاریخ مراجعه کنیم! در بازهی سالهای 1959 تا 1962 در کشور جمهوری خلق چین، قحطی بزرگی رخ داد. در قحطی بزرگ چین (Great Chinese Famine)، بیش از 20 میلیون نفر چینی جان خود را از دست دادند. از این قحطی به عنوان مرگبارترین قحطی بشر و یکی از بزرگترین فاجعههای ساخت دست بشر یاد میشود.
چرا کشور چین دچار قحطی بزرگ شد؟
علت اصلی وقوع این قحطی، اجرای برنامهی یک گام به جلو (Great Leap Forward)، به دستور مائو تسه تونگ، رهبر چین بود. سیاستهای بیخردانه مائو در مسیر رشد صنعتی در کنار خشکسالی، آب و هوای نامناسب همه در پدید آمدن این فاجعهی انسانی موثر بودند.
چرا برنامه یک گام به جلو موفقیت آمیز نبود؟
اجرای کمپین 4 آفت یا نفرین پرندگان؟!
یکی از اولین بخشهای این برنامهی توسعه که در سال 1958 میلادی آغاز شد؛کمپین 4 آفت بود. در کمپین چهار آفت (Four Pets Campaign یا 除四害)، از شهروندان خواسته شد تا موجودات زیر را نابود کنند:
- پشهها: به خاطر مالاریا
- موشها: به خاطر انتشار طاعون
- مگسها: به خاطر مضر بودن برای سلامتی و بهداشت انسان
- گنجشکها: به خاطر خوردن دانهها و میوهها
با تشویق حکومت، مردم روشهای مختلفی را برای نابود کردن گنجشکها به کار گرفتند. عدهای لانههای آنها را خراب میکردند و تخمهای آنها را میشکستند. عدهای مسقیما خود گنجشکها و جوجههای آنها را میکشتند. عدهای دیگر نیز شبانهروز بر طبلها و دیگها میکوبیدند تا گنجشکها بر جایی ننشینند و در نهایت از خستگی به زمین بیافتند. این برنامه تا جایی پیش رفت که جمعیت گنجشکها در چین رو به انقراض رفت!
ادامهی داستان کاملا قابل حدس است نه؟!
حالا نوبت پاسخ طبیعت بود. در این هنگام تعادل اکولوژیکی شدیدا بهم خورد. بدون وجود گنجشکها (که از ملخها تغذیه میکنند)، جمعیت ملخها شدیدا افزایش یافت. به همین دلیل بخش بسیار زیادی از محصولات کشاورزی، توسط ملخها نابود شد و قحطی بزرگ چین آغاز گردید.
بله، انگار مردم گرفتار نفرین گنجشکها شده بودند!!!
جهش در تولید فولاد یا از بین رفتن جنگلها؟!
یکی دیگر از بدنامترین نوآوریهای جهش بزرگ شامل یک انقلاب صنعتی در حومه شهر بود، جایی که کشاورزان میلیون ها کوره در حیاط خانههایشان ساختند. سپس زمان خود را بین مراقبت از محصولات و ذوب فولاد تقسیم کردند. کشاورزان، هیچ تخصص فنی در ذوب فولاد نداشتند. جمع آوری سوخت برای برافروختن همه این کوره ها منجر به از بین رفتن حداقل 10 درصد از جنگل های چین شد و زمانی که چوب به طور فزاینده ای کمیاب شد، دهقانان به سوزاندن درها، اثاثیه و حتی حمله به گورستان ها برای یافتن تابوت متوسل شدند!
در صورت ذوب شدن، همه وسایل آهنی، از جمله ابزار، ظروف، کارگاه، دستگیره در، بیل، قاب پنجره؛ سایر اقلام روزمرهای را در اختیار داشتند نیز ذوب مینمودند. آنها از کودکان نیز میخواستند تا در زمین به دنبال میخ های آهنی و سایر ضایعات بگردند. مائو پیش بینی کرده بود که تا پایان جهش بزرگ به جلو در سال 1962، چین با تولید 100 میلیون تن فولاد پیشرو در جهان خواهد بود و حتی از ایالات متحده نیز پیشی خواهد گرفت. این یعنی 2000 درصد در 5 سال که به وضوح غیرممکن است.
تغییر فرهنگ غذایی چین از کجا شروع شد؟
معمولا در شرایط قحطی، وسواس غذایی معنایی نداشته و ندارد. بنابراین چینیها نیز چارهای جز انعطاف غذایی نداشتهاند. نباید فکر کرد که جمعیت زیاد به چین امروز محدود میشود. جمعیت چین همیشه بیشتر از وسعت آن بوده است.
خرابیهای ناشی از جنگ، چینیها را قانع بار آورده است. آنها قدر همه چیز را میدانند. تاچند نسل قبل، همهی چینیها معتقد بودند که چیزی به اسم زباله وجود ندارد. در فرهنگ کشور چین، چیزی به اسم اسراف وجود ندارد. آنها میگویند حالا که برای زنده ماندن مجبور هستید یک موجود دیگر را بکشید، باید تمام آن را بخورید!
مثلا وقتی می خواهند ماهی درستکنند تیغ آن را جدا نمی کنند. چینیها ماهی را به صورت کامل، همراه تیغ و استخوان و کله و دم می پزند و می خورند! گاهی استخوان ماهی بر اثر پخت کمی نرم شده و می توان آن را جوید. اما گاهی هم خوردن آن کار هرکسی نیست و برای گردشگران واقعا عجیب است. یکی از حقایق جالب غذای چینی این است که آنها اعتقاد دارند، گوشت چسبیده و نزدیک به استخوان بهترین بخش گوشت است و مغز استخوان بسیار مقوی و خوشمزه است. بنابراین استخوان ها عمدا خرد می شوند تا در هنگام پخت کمی نرم و سپس خورده شوند!!!
چینیها حتی در زمان احوال پرسی،
به جای گفتن “حالت چطور است؟!”
جملهای به کار میبرند که
به معنای “غذای خوردی؟” است!
همه چیزخواری از دروغ تا واقعیت
وقتی افرادی از ملیتهای دیگر برای اولین بار با غذاهای چینی مواجه می شوند بسیار غافلگیر می شوند. بسیاری از غذاهای چینی برای ما عجیب و چندش آور و غیرعادی هستند! مثلا غذاهایی مثل هات پات سگ، سوسک و انواع حشرات، مغز میمون، اختاپوس، عقرب، مار، موش، گوش، پا، کله، قلب، شش، کلیه، جگر و امعا و احشاء خوک و خونِ پخته شده!!!
البته باید گفت که اکثریت مردم چین همچنان از منابع غذایی سنتی خود مانند برنج، ماهی، گوشت، سبزیجات و میوه ها استفاده می کنند. هر چند که در فضای مجازی غالبا طوری نشان داده میشود که در همهی جای چین، گوشت سگ، گربه و سوسک سرو میشود اما باید گفت که این موضوع خیلی هم درست نیست! زیرا حداقل در رستورانها و سلفهای دانشگاهی غذای غیرمعقولی دیده نمیشود و اینگونه غذاهای عجیب و غریب در برخی نقاط و به عنوان غذای خیابانی دیده میشود.
جمع بندی
در این مقاله تلاش کردیم جوابی کوتاه و روان به این سوال پرتکرار بدهیم که “چرا چینیها همه چیز میخورند؟!” گفتیم که باید برای پاسخ به این سوال به تاریخ این کشور بزرگ رجوع کرد. دیدیم که اجرای سیاستهای اشتباه و بهم ریختن تعادل اکولوژیکی چه بلایی به سر مردمان این کشور آورد. مردم در شرایط قحطی، مجبور به مصرف هر نوع خوراکی و جنبدهای برای زنده ماندن شدند.
اثر این قحطی و تغییر عادت غذایی، تا کنون نیز در فرهنگ چین قابل لمس است. آنها تلاش میکنند زباله و اسراف را به حداقل برسانند و تمام اعضای موجودی را که برای غذای خود کشتندهاند به مصرف برسانند. حتی اگر تیغ و استخوان ماهی باشد یا مغز میمون!
امیدواریم از خواندن این مطلب لذت برده باشید.
در انتها ضمن تشکر از حضور گرم شما، خواهشمندیم نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
اطلاعات بیشتر:
https://www.asianstudies.org
https://en.wikipedia.org