متن روز کتاب و کتابخوانی
در تقویم کشور ما روز 24 آبان روز کتاب و کتابخوانی نامگذاری شده است و از 24 آبان تا 2 آذر هفتهی کتاب نامیده میشود. برای گرامیداشت این روز در ادامه انواع متن روز کتاب و کتابخوانی تقدیم شما مخاطبان خوب مجلهی پارس تاپ 10 میشود.
متن ادبی روز کتاب و کتابخوانی
کتاب، همچون خورشید، فضای زندگی را روشن می کند و به همگان نور، شور و گرما می بخشد. کتاب، مثل باران بر سرزمین دل ها می بارد و اندیشه ها و کردارها را رونق، زیبایی و طراوت می دهد. کتاب، نقشی به مانند پرندگان به آدمی دارد که او را برای اوج و بال کشیدن و پرواز آماده می سازد. در پرتو کتاب است که شکوفایی، سرسبزی و بالندگی فرهنگ دینی ما به اوج می رسد. کتاب، والاترین جایگاه را در گستره های فردی و اجتماعی داراست که بر اندیشه ها و دل ها می درخشد و پیوسته بر زندگانی نورافشانی خواهد کرد.
مطالعه، غذای روح و درمان بیماری های فکری است. کتاب، معلمی ساده و صمیمی و همیشه در دسترس است که بی ادعا و بدون تکلف و منّت، آنچه دارد در اختیار ما می گذارد. مطالعه، با نیّت خالص، عبادتی بزرگ است.
لحظه ای نشستن در کتابخانه، حضور در محضر اندیشمندان قرون و فرزانگان زمان است. کتابخانه، معبد اهل علم و محراب پاک دانشجویی و علم آموزی است. هرکه از کتاب و مطالعه بیگانه است، غریب و بی مونس است.
تأثیر عمیق کتاب در گسترش فرهنگ جامعه و سرعت بخشیدن به پیشرفت روزافزون آن، انکارناپذیر است و نمی توان توسعه و رشد همه جانبه جامعه را، بدون در نظر گرفتن مطالعه و کتاب مورد بحث و نظر قرار داد. از این جهت، کتاب و کتاب خوانی، از مقوله های قابل توجه فرهنگی است که ترویج آن در جامعه ضروری به نظر می رسد. پیرایش فرهنگ از زاویه های زیان آور و آرایش آن با پاکی و خلوص و گسترش آن در همه سطوح و برای تمام قشرهای جامعه، به تلاش و هم بستگی همگانی نیازمند است که کتاب می تواند در این عرصه و میدان، به خوبی به کار گرفته شود و کارایی خود را به نیکی ظاهر سازد.
بی شک گسترش کتاب خوانی به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر، تنها زمانی به فرهنگی عمومی تبدیل می شود که جامعه آن را نیازی پایان ناپذیر و وسیله ای برای رشد و پویایی شخصیت خود بداند و مطالعه، در کنار سایر کارهای روزانه، در زندگی مردم وارد شود و این گونه نباشد که کتاب، به افراد خاصی از جامعه اختصاص داشته باشد ؛ بلکه همگان تکامل و پیشرفت را در انس با کتاب بدانند. البته گسترش کتاب خانه و چاپ فراوان کتاب و کارهایی مثل این نیز بی تأثیر نیست، ولی نکته مهم، همان ایجاد میل و انگیزه در افکار جامعه است ؛ یعنی برنامه ریزی ها به گونه ای باشد که احساس نیاز به کتاب در جامعه زنده شود.
کتاب مثل اقیانوس بی کرانی است که ناشناخته های بسیاری دارد و هر کس به فراخور حالش دل به ژرفای آن می سپارد و با انبانی پر باز می گردد. در این دریای عمیق معرفت، گوهرهای نابی وجود دارد که تنها تلاشگران چیره دست می توانند به آن دست یابند.
وقتی یک کتاب را باز می کنیم از صفحه اول تا آخرین صفحه، فقط کتاب با ما حرف می زند و به ما چیز یاد می دهد؛ مثلاً شعرهای قشنگ، زندگی امامان علیهم السلام ، زندگی آدم های بزرگ و موفق، مسائل علمی؛ مثل جغرافیا، ستاره شناسی و خیلی چیزهای دیگر. خواندن این همه چیزهای جورواجور باعث می شود که ما از خیلی از چیزهایی که نمی دانیم با خبر شویم. در نتیجه توی زندگی کمتر اشتباه می کنیم و زندگی بهتری خواهیم داشت.
کتاب، محصول تجربه های بشری و خلاقیت های ذهنی و آموخته های دراز مدت انسان است. سهم کتاب در انتقال دانش ها گاهی به مراتب بیشتر و فراتر از دیگر ابزار آموزشی است. پدید آوردن آثار علمی و فرهنگ مکتوب از توصیه های مهم اولیای دین است و به گسترش دانش کمک می کند و به عنوان یک میراث فرهنگی برای نسل های آینده ماندگار می شود. امام صادق علیه السلام به مفضّل بن عمر فرمودند: «دانش خود را بنویس و آن را در میان برادرانت منتشر ساز».
خواندن و مطالعه کمک میکند تا افراد تخیل فعالتری داشته باشند و این تخیل موجب سطح بالاتری از خلاقیت در جامعه میشود. کتاب خواندن حافظه و تمرکز را بهبود میبخشد و همچنین باعث کاهش استرس میشود. بزرگسالان و سالمندانی که وقت خود را با خواندن کتاب میگذرانند نشانههای کاهش شناختی کمتری دارند و در فعالیتهای ذهنی بیشتر شرکت میکنند. کتابها سرگرمی ارزانقیمت آموزشی و ماشین زمان هم هستند.
خط و خال دوست را به تو نمایانده اند و با لحنی فصیح میگویند:
اقرء؛ بخوان کتاب جمال ما را!
بخوان دیوان پررمز و راز آفرینش ما را!
بخوان به نام آن که لب های تو را از خون بسته گل سرخ آفرید!خداوند، زیبایی را به انسان آموخت.
خداوند در بزم ماهرویان دو عالم،
چیزهایی در گوش انسان زمزمه کرد.
یک روز انسان، در سحری ازلی بیدار شد
و از خداوند، وقت ملاقات گرفت.خداوند، نویسندهی «نون و القلم» است،
خداوند شعر را آفرید تا کتاب آفرینش را ترجمه کند.هر نویسندهای فرشتهای است که روزی معرفت آدمیان را نازل میکند.
من میگویم: خوانندگان، بازماندگان سلسله جبال آوازند.یک کتاب را درنظر بگیرید، مشرق کتاب، مد «بسم الله» است.
سراسر کتاب، زیر تابش اشراق بسم الله قرار دارد.
مشرق، «بسم الله الرحمن الرحیم» است.
به همه کتاب ها نباید به یک چشم نگاه کرد!
برخی کتاب ها، به هر رنگی در می آیند، تا آدم را رنگ کنند و هر چیزی که رنگ الهی نداشته باشد، زود رنگ می بازد.
به بعضی کتاب ها اصلا نباید نگاه کرد حتی اگر مصور باشند.
بعضی کتاب ها آدم را بازی می دهند؛ این کتاب ها معمولا آدم را راضی نمی کنند. آدم باید خودش قاضی باشد.بعضی کتاب ها یک «دام» هستند و برخی دیگر«صد دام». کتاب های گمراه کننده، مثل غذاهای مسموم هستند؛ با این تفاوت که غذاهای مسموم، فقط با «جسم» آدمی سر و کار دارند، اما کتاب های گمراه کننده، «روح» را فاسد می کند.
«کتاب ها دو جورند: کتابهایی که وقتی با آنها محشوری،
تنهایی و کتابهایی که وقتی تنهایی، با آنها محشوری».
«کدام محروم ترند؟ کسی که کتاب خوب دارد،
ولی وقت ندارد یا آن که وقت دارد، ولی کتاب خوبی در دست ندارد؟».
«وقتی کتابهای خوب را بد تبلیغ کنند، مثل این است که
کسی با صدای خرناس، دیگران را به استراحت دعوت کند».
«کتاب، عسل است… لطفاً مواظب زنبورهای تقلبی باشید».
«کتاب خوب، عسل طبیعی است، احوال ذائقه شما چطور است؟».
«پیش از آنکه کتاب های بد، ما را به آتش بکشند،
خوب است ما با آب معرفت بشوییمشان».
«اگر با خواندن یک کتاب خوب،
به هیچ یک از اهدافتان نرسیدید،
لطفا اهدافتان را تغییر دهید».
«دفن کتاب فاسد و مرده،
وظیفه خواننده ای است که
میخواهد سالم و زنده بماند».
«کتابی که حرفی برای گفتن داشته باشد، حرف ندارد».
«نادانی بد است، ولی از آن بدتر،
بددانی است که از بدخوانی میآید».
«کتاب بد، کتابی است که در جوانی پیر شده و کتاب خوب،
کتابی است که هرچه میگذرد، جوانتر میشود».
«کتاب بد، تو را خسته میکند، ولی کتاب خوب را تو خسته میکنی، از بس مکرر میخوانی!»
«به نظر یک ناشر پول دوست، هر کتابی که «سودآور» نباشد، «سوز آور» است».
«خواننده زیرک کسی است که قبل از خواندن یک کتاب شیطانی، بتواند دست ناشر و نویسنده را بخواند».
شعر در مورد کتاب و کتابخوانی
گفتند که در هیچ کتابی ننوشتند
هر مسئله عشق کز ایشان طلبیدموحشی بافقی
در لوح و قلم شاهد آثار کتاب است
سر منزل و مقصود گهربار کتاب است
تاریخ اگر ثبت شده در صف ایام
تصویر ُرخش در خور گفتار کتاب است
رب ازلی نور جلی بر قلم آموخت
بنویس که این دفتر پر بار کتاب است
در عرش قلم قامت خود تا که بیاراست
بر سجده سر آورد که دلدار کتاب است
هر نکته که بر چهره آثار نشسته
در سینه لوح همدم و معیار کتاب است
اعجاز حقیقت بطریقت دو رقم زد
اوّل به قلم بعد به رخسار کتاب است
در حرکت هر ذرّه چه در عرش و چه در فرش
منقوش سخن سینه پر کار کتاب است
هر نکته بداند و هر آن نغمه براند
در عالم هستی سر و سردار کتاب است
هر کس بشناسد سخن خالق سبحان
آن نور که نازل شده بسیار کتاب است
خالق نشناخت دیده آدم مگر آن دم
کو جانب دل شد که جهان دار کتاب است
ای دانش عالم همه در سینه تو ضبط
دانند همگان شهد گهربار کتاب است
هر دیده بینا دل روشن چو ترا دید
فهمید که سرچشمه اسرار کتاب است
هر کس بتو آویخت دل و دیده و جانرا
آراست قدش اینهمه انوار کتاب است
از دانش روی تو فروزان دل انسان
مسکین به غنا میرسد تا یار کتاب است
احمق، کتاب دید و گمان کرد عالم است
خودبین، به کشتی آمد و پنداشت ناخداستپروین اعتصامی
حریفی که از وی نیازرد کس
بسی آزمودم، کتاب است و بس
رساند سخن را به خـوبی به بن
به بسمالله آغاز سازد سخن
نگیرد به کس سبقت ازهیچ باب
از او تا نپرسی نگوید جواب
توان خـواند در لـوح پیشانیش
خـط سرنوشت سخـن دانیش
ز طورش به خلوتگه انجمن
همه خاموشی، با تو گوید سخن
کند مستمع، گر قبول کتاب
توان گفت در وصف او صد کتاب
انیس کنج تنهایی کتاب است
فروغ صبح دانایی کتاب است
بود بی مزد و منت اوستادی
ز دانش بخشدت هر دم گشادی
ندیمی مغز داری پوست پوشی
به سر کار گویایی خموشی
درونش همچو غنچه از ورق پر
به قیمت هر ورق زان یک طبق در
ز یک رنگی همه هم روی و هم پشت
گر ایشان را زند کس بر لب انگشت
به تقریر لطایف لب گشایند
هزاران گوهر معنی نمایندجامی
کتابِ عشق بر طاقِ بلند است
ورایِ دستِ هر کوته پسند است
فروگیر این کتاب از گوشه طاق
که نگشودش کس و فرسودش اوراقوحشی بافقی
کتاب از دست دادن سست رایی است
که اغلب خوی مردم بی وفاییستسعدی
نیست کاری به دو رویان جهانم صائب
روی دل از همه عالم به کتابست مراصائب
جز صراحی و کتابم نبود یار و ندیم
تا حریفان دغا را به جهان کم بینمحافظ
همه عالم کتاب حق تعالی است
عرض اعراب و جوهر چون حروف استشیخ محمود شبستری
یک صفحه پر از خلاصه شوق
بهتر ز دو صد کتاب بی ذوقامیرخسرو دهلوی
شعر طنز در مورد کتاب و کتابخوانی
ما سی قفسه کتاب داریم
یک مشت کتاب ناب داریم
در مورد اکثر مسائل
در این قفسه جواب داریم
در حوزه مبحث سیاسی
ما ریشه انقلاب داریم
یک چند کتاب زیرمیزی
در منقبت شراب داریم
در بخش امور ماورائی
تعبیرنگار خواب داریم
یا اینکه برای خواب راحت
طراحی رخت خواب داریم
یک دفتر شعر طنز جالب
از شخص”ابوخراب” داریم
در علم مهندسی رساله
از خالق فاضلاب داریم
صد جلد کتاب با مسمی
در پختن این کباب داریم
یک جلد کتاب زیر خاکی
با برگه ضد آب داریم
از کل کتابهای “صادق”
ما “وق وق بی صاحاب” داریم!
در حیطه جانور شناسی
آناتومی عقاب داریم
هر چند که مطلقاِ نخوانیم
در بحث کتاب هم ندانیم
با این همه این کتابخانه
حالا شده چلچراغ خانه
پیش فک و فامیل و رفیقان
یا پیش تمامی رقیبان
سرمایه با کلاسی ماست
با آن پُز ما همیشه غوغاست
دیزاین درون خانه زیباست
یک جور نماد سطح بالاست
از برکت این کتابخانه
لفاظی بی حساب داریم
هر جا سخن از کتاب باشد
حرف و سخن و خطاب داریم
در خواندن و فهماشان اگر کُند
در فخر به آن شتاب داریم
مجید مرسلی
شعر نو درباره کتاب و کتابخوانی
اگر روزی بمیرم
تمام کتاب هایی را که دوست دارم
با خودم خواهم برد
قبرم را از عکس کسانی که دوستشان دارم پر خواهم کرد
و خوشحال از اینکه اتاق کوچکی دارم
بی آنکه از آینده وحشتی داشته باشم
دراز می کشم.
برایم کتابی بخوان
کتابی که هر واژهاش عطر مخصوص دارد
و هر صفحهاش ابتدای بهار است
و هر فصل آن، شاخهای از رسیدن.
احادیث در مورد کتاب و علم آموزی
حضرت علی (ع):
کسی که چیزی را نمیداند حیا نکند از اینکه آن را بیاموزد.[بحار، جلد ۱،ص57]
حضرت علی (ع):
بهترین مطالبی که شایسته است جوانان یاد گیرند چیز هایی است که در بزرگسالی مورد نیاز باشد و بتوانند در زندگی اجتماعی از آموختههای دوران نوجوانی خود استفاده نمایند[شرح بن ابی الحدید، ۲۰، کلمهی ۸۱۷]
حضرت علی (ع):
مردم هنگام غذا خوردن در شب چراغ روشن میکنند تا با چشم خود ببینند چه طعامی میخورند ولی در تغذیه روانی خود همت ندارند تا چراغ عقل را با شعله علم روشن کنند که از غذای آلوده مصون بمانند و دچار عوارض نادانی و گناه در عقاید و اعمال خود نشوند[سفینه، ص۸۴]
رسول اکرم (ص):
طلب دانش بر هر مسلمانی فرض است. به راستی خدا دانش جویان را دوست دارد[اصول کافی، جلد ۱ ،ص ۸۳]
رسول اکرم (ص):
هر که راهی رود که در آن دانشی جوید، خدا او را به راه بهشت برد و به راستی فرشتگان برای طالب علم پرهای خو را فرو نهند به نشانهی رضایت از او و این محقق است که برای طالب علم، هر که در آسمان و زمین است آمرزش خواهد تا برسد به ماهیان دریا، فضیلت عالم بر عابد چون فضیلت ماه است بر ستارگان در شب چهارده و به راستی علما وارث پیغمبرانند زیرا پیامبران دینار و درهمی به ارث نگذاشتند ولی ارث آنها علم بود و هر که از آن بر گرفت بهره ی فراوانی برده[اصول کافی، جلد ۱، ص ۹۷]
جملات بزرگان در مورد کتاب و کتابخوانی
کتاب، سفینهای است که اقیانوس بیکران زمان را درمینوردد.
فرانسیس بیکن
کتاب، مونس و غمخوار اوقات حزن و خستگی است که غم و اندوه را به سرور و شادمانی تبدیل میکند؛
رنج و غم را از آینهی خاطر زدوده و گنجینهی ذهن را پر از گوهرهای گرانبها میکند.
ساموئل اسمایلز
راستگوترین، بیتوقعترین، مفیدترین و همیشگیترین رفیق برای هر کسی کتاب است.
مارک تواین
مطالعه کتاب یعنی تبدیل ساعتهای ملالتبار به ساعتهای لذتبخش.
شارل دو مونتسکیو
هرچه بیشتر کتاب بخوانید، بیشتر از زندگی حقیقی برخوردار خواهید شد.
فرانسوا ولتر
چشمداشتی که باید از یک کتاب داشت، این است که شفاف باشد و نور را بازتاباند.
کریستین بوبن
مطالعه، یگانه راهی است برای آشنایی و گفتگو با بزرگان روزگار که
قرنها پیش در دنیا به سر برده و اکنون در زیر خاک منزل دارند.
رنه دکارت
کتابی که میخوانی، نباید به جای تو فکر کند، بلکه باید تو را به اندیشیدن وادارد.
جیمز مک واش
خوشبخت، کسى است که به یکى از این دو چیز دسترسى دارد،
یا کتابهاى خوب یا دوستانى که اهل کتاب باشند.
ویکتور هوگو
من هیچ غمى نداشتم که خواندن یک صفحه کتاب از بین نبرده باشد. کتاب، عمر دوباره است.
در دنیا لذتى که با لذت مطالعه برابرى کند، نیست.
مُنْتِسکیو
دانشگاه واقعى، جایى است که مجموعهاى از کتاب در آن جمعآورى شده باشد.
کارلایل
آدم تنها در بهشت هم باشد، به او خوش نمىگذرد،
ولى کسى که به کتاب یا تحقیق علاقهمند است،
هنگامى که به مطالعه یا تفکر مشغول است،
جهنم، به تنهایى براى او بهترین بهشتهاست.موریس مترلینگ