کتابهای داستانی گاهی چنان جذاب هستند که گویی زمانی را با شخصیتهایشان زندگی کردهای. گاهی داستانها سرمنشا تغییرات بزرگی میشوند و گاهی حس زندگی و عاشقی را در ما زنده میکنند. داستان پریدخت نیز از جنس عاشقانههای پر سور و گداز است. در این مطلب از مجلهی پارس تاپ 10، قصد داریم با هم به معرفی و بررسی کتاب پریدخت بپردازیم. اگر شما نیز به کتابهای عاشقانه علاقهمندید این مطلب را از دست ندهید.
معرفی و خلاصه کتاب پریدخت
داستان در ظاهر راوی عشق پریدخت و محمود است اما در بطن خود راوی روزهای سخت وطن و از خودگذشتگیها و فداکاری جوانان این میهن نیز هست. زبان کتاب، زبانی است که در زمان قاجار رواج داشته است. واژه نامهای نیز در انتهای کتاب از کلماتی که اندکی پیچیدهتر هستند آمده است. قالب کتاب، 40 نامهی عاشقانه است که میان پریدخت و محمود دور از وطن رد و بدل شده، سید محمود برای خواندن درس طبابت راهی فرانسه شده است. پریدخت نیز نمادی از زن ایرانی است؛ عاشق، نجیب و صبور. وجودش مملو از عشق و دلتنگی و انتظار برای دیدن و رسیدن به یار است اما در آخر نیز روزگار مطابق میلش رقم نمیخورد.
دربارهی نویسنده کتاب پریدخت
کتابپریدخت، اولین اثر منثور حامد عسکری شاعر توانمند کشورمان است. این کتاب با زیرعنوان «مراسلات پاریس طهران»، توسط انتشارات مهرستان در سال 1397 و در 140 صفحه به چاپ رسیدهاست. آقای حامد عسکری در سال 1361 در شهر بم متولد شدهاند. در دانشگاه رشته حقوق قضایی خواندهاند و در جشنوارهای مختلفی از قبیل جشنوارهی شعر فجر و جشنواره جوان ایرانی برگزیده شده اند. ایشان غیر از شاعری و ترانه سرایی، روزنامه نگار نیز هستند. اکنون نیز برنامهی نَقل و نُقل در شبکهی دو سیما را میزبانی میکنند.
این کتاب برای چه کسانی مناسب تر است؟
عشق پر سوز و گداز در سطر سطره نامههای این دو عاشق که رنج فراق را به دوش میکشند، مشهود است. در این روزگار و عصر تکنولوژی کمتر کسی به سراغ نوشتن نامه میرود. فضای مجازی با استیکر و ایموجیهایش جای نوشتن و بیان احساس واقعی را گرفته است. اگر دلتان میخواهد داستانی از عشقی نجیب اما سوزان را بخوانید این کتاب را از دست ندهید. عشقی که در روزگار ما کمیاب شده و در حال انقراض است.
نویسنده نیز در مقدمه کتابش چنین نوشته است: «امر خطیر عاشقی فقرهای است که این روزها یا یادمان رفته یا از روی نسخه فرنگیاش تقلید میکنیم. خدا کند این نامهها به درد عشاق روزگارمان بخورد.»
گزیده کتاب
تصدقت گردم! پریدخت جان! بعد از سلام. امروز سه روز است که در پاریس یا به قول خودشان «پغیس»، رحل اقامت افکندهام و قرار است بعونالله و منته، همانگونه که ذکرش رفت، درس طبابت بخوانم. اقامتگاهمان عمارتی است در حوالی فاکولته طب که تمهیداتی بهقاعده دارد و اسباب معاش در مقبول و مطبوع مهیاست. کتابخانهای معظم و مفصل هم در جنب همین عمارت است که اوقات فراغت بال را در آن میگذارنم؛ اما مگرخاطر عاطرتان میگذارد. جامهدان را که باز میکنم، عطر وطن را انگار هنوز دارد و آه از عطرها که با این غریب دورافتاده از وطن، چهها نخواهد کرد.
تصدقت گردم! پریدخت شما بمیرد که امسال سال،عاشورا را در بلاد فرنگ بودید و نتوانستید بر سر و سینه بکوبید. ای من فدای نالههاتان در غربت بگردم که آستین به دهان گرفتید. اصلا همین پیشانی کاغذ بگویم، ثواب روضههای امسالمان را با حسرت روضههای امسالتان طاق میزنیم.
هفته گذشته به سفارتخانه ایران در پاریس رفتیم تا هم نقودات مرحمتی آقا جانمان را که بانک سلطنتی حواله کرده بودند دریافت کنیم، هم قدری هموطن ببینیم فارسی صحبت کردن فراموشمان نگردد. اهالی سفارت همگی عمله اکره شاهند هیچ از پولوتیک نمی دانند.
گفتیم تا مجدد مثل ماجرای روضه زیر درخت سیب، پاپوش ندوخته اند، مرخص شویم. در همین ایام اخیر در فاکولته طب با موسی نامی رفیق شده ایم که بسیار نازنین است. اهل دهلی هندوستان است و جد کبیرشان ایرانی بوده است. بسیار نیکو فارسی سخن میگوید و چند غزلی هم از حافظ و سعدی و صائب برایم خوانده و قول داده نسخه ای از دیوان بیدل دهلوی از برایم بیاورد.
همهی خوف این کمترین این است که این زنانگیها پزمرده گردد و وقتی برگردید که دیگر رمقی به جانمان نمانده باشد. از دل ما سر سراغ کنید سیدجان که نعنا داغ را باید دل داد و ملتفت بود تا نسوزد و طعم نگرداند.
سخن آخر
در این مطلب در مورد کتاب پریدخت با هم سخن گفتیم. کتاب عاشقانهای که در دوران قاجار و روزهای سخت وطن رخ میدهد. این کتاب به قلم آقای حامد عسکری به رشته تحریر درآمده و توسط انتشارات مهرستان به چاپ رسیده است.