300 کلمات کاربردی آشپزی در زبان انگلیسی

آشپزی در زبان انگلیسی

آشپزی یکی از مهارت‌های اساسی در زندگی است که نه تنها به تامین نیازهای غذایی فرد کمک می‌کند، بلکه می‌تواند به عنوان یک هنر و شیوه‌ای برای ابراز خلاقیت نیز عمل کند. در دنیای کنونی که ارتباطات بین‌المللی و تبادل فرهنگی افزایش یافته، یادگیری لغات و اصطلاحات مربوط به آشپزی به زبان انگلیسی اهمیت ویژه‌ای پیدا کرده است. در ادامه به برخی از دلایل ضرورت این یادگیری پرداخته می‌شود.

1. دسترسی به منابع آموزشی
امروزه، وب‌سایت‌ها، کتاب‌ها، و ویدئوهای آموزشی بسیاری به زبان انگلیسی وجود دارند که می‌توانند به فراگیری تکنیک‌ها و روش‌های آشپزی کمک کنند. بدون تسلط به واژگان مرتبط، ممکن است نتوانید از این منابع بهره‌برداری کنید. یادگیری لغات کاربردی به شما کمک می‌کند تا به راحتی با این مطالب ارتباط برقرار کرده و آموزش‌های لازم را دریافت کنید.

2. تقویت ارتباطات بین‌المللی
آشپزی به عنوان یک هنر جهانی، فرهنگ‌ها و سنت‌های مختلف را به هم پیوند می‌زند. با یادگیری لغات انگلیسی، شما می‌توانید با آشپزهای دیگر از کشورهای مختلف ارتباط برقرار کنید، نظرها و تجربیات خود را به اشتراک بگذارید و حتی در کلاس‌ها یا مسابقات بین‌المللی شرکت کنید.

3. ایجاد خلاقیت و نوآوری
یادگیری لغات آشپزی می‌تواند به شما این امکان را بدهد که به راحتی تکنیک‌های جدید را یاد بگیرید و استفاده از مواد مختلف را در دستورپخت‌ها امتحان کنید. این توانایی به شما کمک می‌کند تا انواع غذاهای جدید و خلاقانه‌ای را آماده کنید و سبک خاص خود را در آشپزی پیدا کنید.

4. بهبود توانایی‌های شغلی
برای افرادی که به دنبال حرفه‌ای شدن در زمینه آشپزی هستند، یادگیری واژگان تخصصی انگلیسی یک مزیت بزرگ به شمار می‌آید. بسیاری از رستوران‌ها و موسسات آموزشی معتبر به زبان انگلیسی فعالیت می‌کنند و تسلط به اصطلاحات مربوط به آشپزی می‌تواند به شما کمک کند در محیط‌های حرفه‌ای بهتر عمل کنید و شانس شغلی خود را افزایش دهید.

5. آشنایی با فرهنگ‌ها
آشپزی نه تنها شامل تهیه غذاست، بلکه نمایانگر فرهنگ‌ها و سنت‌های مختلف نیز می‌باشد. با یادگیری لغات و اصطلاحات آشپزی به زبان انگلیسی، شما می‌توانید به عمق این فرهنگ‌ها پی ببرید و درک بهتری از روش‌های مختلف پخت و پز و مواد غذایی داشته باشید.

نتیجه‌گیری
یادگیری لغات کاربردی آشپزی به زبان انگلیسی نه‌تنها به شما در افزایش مهارت‌های آشپزی کمک می‌کند، بلکه می‌تواند به شما در ارتباطات بین‌المللی، تقویت خلاقیت و نوآوری، بهبود فرصت‌های شغلی و همچنین درک عمیق‌تری از فرهنگ‌های مختلف یاری رساند. با توجه به مزایای ذکر شده، توصیه می‌شود که هر فردی که به آشپزی علاقه‌مند است، به یادگیری واژگان و اصطلاحات مرتبط به زبان انگلیسی بپردازد تا بتواند talents و توانمندی‌های خود را در این زمینه توسعه دهد.

کلمات کاربردی آشپزی در زبان انگلیسی

  1. Food – غذا
  2. Meal – وعده غذایی
  3. Breakfast – صبحانه
  4. Lunch – ناهار
  5. Dinner – شام
  6. Snack – میان‌وعده
  7. Fruit – میوه
  8. Apple – سیب
  9. Banana – موز
  10. Orange – پرتقال
  11. Grapes – انگور
  12. Strawberry – توت‌فرنگی
  13. Cherry – گیلاس
  14. Peach – هلو
  15. Pineapple – آناناس
  16. Watermelon – هندوانه
  17. Lemon – لیمو
  18. Lime – لیمو ترش
  19. Mango – انبه
  20. Papaya – پاپایا
  21. Kiwi – کیوی
  22. Pear – گلابی
  23. Plum – آلو
  24. Coconut – نارگیل
  25. Fig – انجیر
  26. Date – خرما
  27. Raspberry – تمشک
  28. Blueberry – بلو بری
  29. Pomegranate – انار
  30. Guava – گواتر
  31. Tangerine – نارنگی
  32. Mulberry – توت
  33. Dragon fruit – میوه اژدها
  34. Nectarine – هلو
  35. Vegetable – سبزیجات
  36. Carrot – هویج
  37. Potato – سیب‌زمینی
  38. Tomato – گوجه‌فرنگی
  39. Onion – پیاز
  40. Garlic – سیر
  41. Spinach – اسفناج
  42. Lettuce – کاهو
  43. Cucumber – خیار
  44. Bell pepper – فلفل دلمه‌ای
  45. Broccoli – کلم بروکلی
  46. Cauliflower – گل‌کلم
  47. Zucchini – کدو سبز
  48. Squash – کدو
  49. Radish – تربچه
  50. Beetroot – چغندر
  51. Eggplant – بادمجان
  52. Celery – کرفس
  53. Asparagus – مارچوبه
  54. Artichoke – بادمجان دلمه‌ای
  55. Green beans – لوبیا سبز
  56. Kale – کلم پیچ
  57. Swiss chard – چغندر سوئیسی
  58. Leek – تره فرنگی
  59. Turnip – ترب
  60. Chard – چغندر
  61. Sweet potato – سیب‌زمینی شیرین
  62. Pumpkin – کدو حلوایی
  63. Corn – ذرت
  64. Mushroom – قارچ
  65. Grains – غلات
  66. Meat – گوشت
  67. Beef – گوساله
  68. Pork – گوشت خوک
  69. Lamb – گوشت بره
  70. Fish – ماهی
  71. Seafood – غذاهای دریایی
  72. Shrimp – میگو
  73. Crab – خرچنگ
  74. Tuna – تن ماهی
  75. Salmon – قزل‌آلا
  76. Chicken – مرغ
  77. Bread – نان
  78. Rice – برنج
  79. Wheat – گندم
  80. Corn – ذرت
  81. Oats – جو
  82. Barley – جعفری
  83. Quinoa – کینوا
  84. Rye – چاودار
  85. Sorghum – سورگوم
  86. Millet – ارزن
  87. Buckwheat – گندم سیاه
  88. Pasta – پاستا
  89. Salad – سالاد
  90. Soup – سوپ
  91. Dessert – دسر
  92. Cake – کیک
  93. Ice cream – بستنی
  94. Chocolate – شکلات
  95. Cheese – پنیر
  96. Egg – تخم‌مرغ
  97. Potato – سیب‌زمینی
  98. Onion – پیاز
  99. Garlic – سیر
  100. Pepper – فلفل
  101. Salt – نمک
  102. Oil – روغن
  103. Sugar – شکر
  104. Spice – ادویه
  105. Butter – کره
  106. Honey – عسل
  107. Jam – مربا
  108. Sauce – سس
  109. Vinegar – سرکه
  110. Breadroll – نان گرد
  111. Tortilla – نان مکزیکی (تورتیا)
  112. Noodle – نودل
  113. Cereal – غلات
  114. Pickle – خیارشور
  115. Nut – مغز (مثل گردو، بادام)
  116. Seed – دانه (مثل دانه‌ی کدو)
  117. حبوبات – Legumes
  118. Lentils – عدس
  119. Chickpeas – نخود
  120. Black beans – لوبیا سیاه
  121. Kidney beans – لوبیا قرمز
  122. Pinto beans – لوبیا پینتو
  123. Peas – نخودفرنگی
  124. Soybeans – سویا
  125. Fava beans – باقلا
  126. Pancake – پنکیک
  127. Waffle – وافل
  128. Sandwich – ساندویچ
  129. Fries – سیب‌زمینی سرخ‌کرده
  130. Pizza – پیتزا
  131. Burger – برگر
  132. Hot dog – سوسیس
  133. Bologna – کالباس بولوگنا
  134. Salami – سالامی
  135. Pepperoni – پپرونی
  136. Wrap – رول
  137. Taco – تاکو
  138. Nuggets – ناگت (قطعات گوشت سرخ‌کرده)
  139. Onion rings – حلقه‌های پیاز
  140. Curry – کاری
  141. Steak – استیک
  142. Chili – چیلی
  143. Pudding – پودینگ
  144. Muffin – مافین
  145. Brownie – براونی
  146. Gelato – بستنی ایتالیایی (ژلاتو)
  147. Pasta salad – سالاد پاستا
  148. Sushi – سوشی
  149. Ceviche – غذایی شامل ماهی خام که خواستگاه آن کشور پرو است.
  150. Kebab – کباب
  151. Stew – خورشت
  152. Quiche – کیش (نوعی تارت که داخل آن معمولا با سبزیجات پر می‌شود و روی آن تخم مرغ و پنیر ریخته می‌شود.)
  153. Biscuit – بیسکویت
  154. Fried rice – برنج سرخ‌کرده
  155. Couscous – بلغور عربی غذایی محبوب در بسیاری از کشورهای عربی و شمال آفریقا و بربر است.
  156. Risotto – ریزوتو (ریسوتو یا رسوتو غذایی مخصوص شمال ایتالیا است که شامل پختن برنج با عصاره‌ی گوشت یا مرغ یا ماهی یا عصاره‌ی سبزیجات است تا جایی که برنج حالتی نرم به خود بگیرد.)
  157. Paella (پائلا) – غذایی اسپانیایی که معمولاً با برنج ، مرغ، خرچنگ، میگو و ادویه‌های مختلف درست می‌شود و رنگ و طعم خاصی دارد.
  158. Kimchi (کیمچی) – غذای کره جنوبی (کلم و سبزیجات تخمیر شده در ادویه‌های تند و گاهاً نوشیدنی‌های تخمیر شده، که به عنوان چاشنی یا پیش‌غذا سرو می‌شود.)
  159. Falafel (فلافل) – غذای خاورمیانه (توپک‌های سرخ‌کرده‌ای از نخود یا باقلا که معمولاً در نان پیچیده شده و با سبزیجات و سس‌های مختلف مصرف می‌شود.)
  160. Moussaka (موساکا) – غذای یونان (لایه‌های بادمجان، گوشت چرخ کرده و سس بشامل، که در فر پخته می‌شود و غذایی دلپذیر است.)
  161. Hummus (حمص) – خاورمیانه (پوره‌ای از نخود، روغن زیتون و لیمو که معمولاً به‌عنوان پیش‌غذا با نان پیتا سرو می‌شود.)
  162. Dim Sum (دیم سام) – غذای چینی شامل انواع مختلفی از خوراکی‌های بخارپز، سرخ‌کرده یا تنوری، که معمولاً به‌عنوان صبحانه یا میان‌وعده سرو می‌شود.
  163. Pasta (پاستا) – غذایی ایتالیایی که از آرد و آب درست می‌شود و می‌تواند شامل انواع مختلفی مثل اسپاگتی، فتوچینی و لازانیا باشد.
  164. Gnocchi (گنوشی) – نوعی پاستای ایتالیایی که معمولاً از سیب‌زمینی تهیه می‌شود و به شکل توپک‌های کوچک است.
  165. Ingredient – ماده اولیه
  166. Recipe – دستور پخت
  167. Cuisine – آشپزی (سبک غذا)
  168. Appetizer – پیش‌غذا
  169. Main course – غذای اصلی
  170. Side dish – غذای کنار
  171. Buffet – بوفه
  172. Condiment – چاشنی (مثل سس‌ها)
  173. Sauerkraut – کلم ترش
  174. Pickles – ترشی‌ها
  175. Dumplings – کوفته یا پیراشکی

    لبنیات و نوشیدنی‌ها

  176. Dairy – لبنیات
  177. Milk – شیر
  178. Cheese – پنیر
  179. Yogurt – ماست
  180. Cream – خامه
  181. Butter – کره
  182. Buttercream – خامه‌ی کره‌ای (برای تزئین کیک)
  183. Sour cream – خامه ترش
  184. Feta cheese – پنیر فتا
  185. Mozzarella – پنیر موزارلا
  186. Parmesan – پنیر پارمزان
  187. Ricotta – پنیر ریکوتا
  188. Goat cheese – پنیر بز
  189. Tofu – توفو (پنیر سویا)
  190. Tempeh – تمپه (محصول تخمیر شده سویا)
  191. Buttermilk – دوغ
  192. Drink – نوشیدنی
  193. Juice – آب‌میوه
  194. Soda – نوشابه
  195. Tea – چای
  196. Coffee – قهوه
  197. Smoothie – اسموتی
  198. Almond milk – شیر بادام
  199. Soy milk – شیر سویا
  200. Coconut milk – شیر نارگیل
  201. Rice milk – شیر برنج
  202. Wine – شراب
  203. Beer – آبجو
  204. Cocktail – کوکتل
  205. Lemonade – لیموناد
    افعال مربوط به غذا و آشپزی در زبان انگلیسی
  206. Cook – پختن
  207. Fry – سرخ کردن
  208. Boil – جوشاندن
  209. Bake – پختن در فر
  210. Grill – کباب کردن
  211. Roast – کبابی کردن
  212. Cut – بریدن
  213. Chop – خرد کردن
  214. Mix – ترکیب کردن
  215. Serve – سرو کردن
  216. Clean – تمیز کردن
  217. Wash – شستن
  218. Cook thoroughly – پخت کامل

     

    اصطلاحات و تکنیک‌های آشپزی

  219. To Roast- تفت دادن
  220. To steam – بخارپز کردن
  221. To blanch – آب‌پز کردن و سریعاً سرد کردن
  222. To marinate – مزه‌دار کردن
  223. To garnish – تزئین کردن
  224. To caramelize – کاراملی کردن
  225. To knead – ورز دادن (خمیر)
  226. To whisk – هم زدن
  227. To sear – قهوه‌ای کردن (غذا)
  228. To simmer – آرام بجوشاندن
  229. Preheat (گرم کردن قبل از پخت)
  230. Boiling point (نقطه جوش)
  231. Medium heat (حرارت متوسط)
  232. Low heat (حرارت پایین)
  233. High heat (حرارت بالا)
  234. Simmering (غلیظ کردن)
  235. Boiling (جوشاندن به شدت)
  236. Baking time (زمان پخت در فر)
  237. Roasting time (زمان پخت در سینی)
  238. Cooking time (زمان پخت)
    وسایل آشپزخانه
  239. Knife – چاقو
  240. Spoon- قاشق
  241. fork – چنگال
  242. Cutting board – تخته برش
  243. Pan – ماهیتابه
  244. Pot – قابلمه
  245. Oven – فر
  246. Blender – مخلوط‌کن
  247. Grater – رنده
  248. Peeler – پوست‌کن
  249. Measuring cup – پیمانه
  250. Spatula – کاردک
  251. Plate – بشقاب
  252. Bowl -کاسه
  253. Dish – بشقاب غذا
  254. Casserole dish – ظرف کاسرول
  255. Tupperware – ظرف‌های مخصوص نگه‌داری
  256. Serving platter – ظرف سرو
  257. Tray – سینی
  258. Bento (بنتو) – نوعی ظروف غذا که در آن وعده‌های مختلف (از جمله برنج، سبزیجات، گوشتی یا ماهی) در یک ظرف تقسیم‌بندی شده به شکلی جذاب ارائه می‌شود، معمولاً در ژاپن.
    اصطلاحات مربوط به پذیرایی و غذا خوردن
  259. Set the table – میز را چیدمان کردن
  260. Clean up – تمیز کردن
  261. Dish – ظرف یا غذا
  262. Cutlery – کارد و چنگال
  263. Plate – بشقاب
  264. Glass – لیوان
  265. Cup – فنجان
  266. Napkin – دستمال سفره
  267. To serve – سرو کردن
  268. To enjoy – لذت بردن
    سایر موارد
  269. Vegetarian – سبزی‌خور (کسانی که گوشت نمی‌خورند)
  270. Vegan – گیاه‌خوار (کسانی که هیچ محصول حیوانی مصرف نمی‌کنند)
  271. Gluten-free -بدون گلوتن
  272. Dairy-free – بدون لبنیات
  273. Low-carb – کم‌کربوهیدرات
  274. Paleo – پالئو
  275. Keto – کتو
  276. Mediterranean – مدیترانه‌ای
  277. Low-sodium diet – رژیم کم‌نمک
  278. Low-fat diet – رژیم کم چربی
  279. Shop – فروشگاه
  280. Shopping list – لیست خرید
  281. Restaurant – رستوران
  282. Delicious- لذیذ
  283. Flavorful – خوشمزه
  284. Savory – خوش‌عطر
  285. Tangy – تند و تیز
  286. Bland – بی‌طعم
  287. Zesty – تند و طعم‌دار
  288. Crispy – شیرین
  289. Tender – لطیف و نرم
  290. Juicy – آبدار
  291. Freeze – یخچال کردن
  292. Can – بسته‌بندی
  293. Preserve – حفظ کردن
  294. Ferment – تخمیر کردن
  295. French cuisine  – آشپزی فرانسوی
  296. Italian cuisine – آشپزی ایتالیایی
  297. Asian cuisine – آشپزی آسیایی
  298. Mexican cuisine – آشپزی مکزیکی
  299. Indian cuisine – آشپزی هندی
  300. Mediterranean cuisine – آشپزی مدیترانه‌ای

اطلاعات بیشتر

جمع بندی

در این مطلب از مچله‌ی پارس تاپ10، کلمات کاربردی آشپزی در زبان انگلیسی را بیان کردیم. امیدواریم این مطلب نیز مورد توجه علاقه مندان قرار گرفته باشد. خوشحال می‌شویم نظرات خود را با ما در میان بگذارید.

این مقاله مفید بود؟

لطفاً با ستاره دادن و نظراتتان ما را خوشحال کنید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

در خبرنامه ما مشترک شوید

و با آخرین به روزرسانی های مقالات در جریان باشید.
هر دو هفته یکبار به رایانامه شما

پیمایش به بالا