معرفی، بریده و خلاصه کتاب “تولد در کالیفرنیا”

تولد در کالیفرنیا

معرفی کتاب تولد در کالیفرنیا

کتاب تولد در کالیفرنیا یکی از کتابهای مجموعه‌ی تولد دوباره است. موضوع اصلی این مجموعه داستان‌ها، آشنایی و ایمان به اسلام ناب محمدی است. تولد در کالیفرنیا، توسط خانم هدی سادات حامی و تحت نظر آقای بهزاد دانشگر نوشته شده است. انتشارات عهد مانا نیز چاپ آن را به عهده داشته است.

خلاصه کتاب تولد در کالیفرنیا

این کتاب داستان زندگی خانم ستوده یارمحمودی است. دختری که در خانواده ای مذهبی متولد می‌شود و با اینکه حجاب را هم نسبتا رعایت می کرده است اما دلیل و چرایی کارش را نمیدانسته و به قولی تنها مسلمان شناسنامه‌ای بوده!

ایشان به همراه خانواده و برای ادامه تحصیل پدر به مدت ۷ سال در انگلیس زندگی می‌کنند. سپس به ایران می‌آیند. در ایران ازدواج می کنند و بعد برای ادامه‌ی تحصیل همسرشان در رشته هوش مصنوعی به ایالت کالیفرنیا در آمریکا مهاجرت می‌کنند.

آنجا اتفاقات جالبی می افتد که باعث می‌شود نه تنها به ایمان ایشان خدشه‌ای وارد شود بلکه روز به روز به معرفت شان نسبت به خدا و اهل بیت افزایش یابد. مطالعات دینی مذهبی و شناخت‌شان نسبت به اهل بیت(ع) بیشتر شود و حتی جلسه‌ی هفتگی حدیث کسا در منزل‌شان در امریکا برگزار کنند!

اطلاعات بیشتر در مورد خانم یارمحمودی

بریده کتاب تولد در کالیفرنیا

 

زنان و دختران آمریکایی به دو دسته تقسیم می‌شدند: یک‌عده آن‌هایی که بیش از حد به ظاهرشان توجه می‌کردند؛ لباس‌های مارک می‌پوشیدند، آرایش می‌کردند و مثل هنرپیشه‌ها به خیابان می‌آمدند. عده‌ای دیگر هم از آن طرف بوم افتاده بودند. دختری که در سولانا کلید خانه را از او تحویل گرفتیم، از دستهٔ دوم بود. دختری حدوداً بیست‌ساله که حتی موهای صورتش را هم اصلاح نکرده بود. اندامی نسبتاً چاق داشت و با لباس راحتی برای رساندن کلید به خیابان آمده بود! از دیدن او با آن شکل و قیافه تعجب کرده بودم. دلیل این تعجب تصویری بود که رسانه‌ها در ذهنم شکل داده بودند؛ تصویری که تنها مربوط به دستهٔ اول از زنان آمریکایی بود و هرگز جامعیت نداشت.

 

بانویی از جنس روشنایی بالای سفره نشسته بود و حدیث کساء می‌خواند. صدایش عشق بود. در جانم می‌پیچید و مجنونم می‌کرد. فَقَالَ یا فاطِمَهُ ایتینی بِالْکساَّءِ الْیمانی فَغَطّینی بِهِ فَاَتَیتُهُ بِالْکساَّءِ الْیمانی… قلب و روحم در لحظه او را شناخت. مثل نوزادی که عطر و بوی مادرش را می‌شناسد.

 

حدیث کساء و حس حال خوبش باعث شد که نسبت به خواندن دعاهای دیگر هم مشتاق شوم یکی دو روز بعد لپتاپ را روشن کردم و در جست و جوی گوگل تنها یک کلمه نوشتم: «دعا» یکی از صفحات را باز کردم بالای آن نوشته شده بود دعای عرفه شروع به خواندن کلمات عربی کردم و بلافاصله معنی‌اش را نگاه کردم: خدایا تو پناهگاه منی زمانی که راه‌ها با همه وسعتشان درمانده‌ام کنند. معبودی جز تو نیست و من از آمرزش خواهانم احساس می‌کردم آن کلمات آسمانی دستم را گرفته‌اند و راه توبه را قدم به قدم نشانم می‌دهند. سرم را انداخته بودم پایین و به قطرات اشکی که روی زمین می افتاد نگاه می‌کردم. این جملات عاشقانه فقط می‌توانست از یک نگاه عمیق و زیبا جان بگیرد. باورم نمی‌شد که این کلام امام حسین است. امامی که همیشه او را با مفهوم جنگ و خون و شمشیر می‌شناختم همان روز بود که فهمیدم در این راه می‌توانم لحظه به لحظه عاشق شوم. بلافاصله صوت دعا را روی کارت حافظه هدفون ذخیره کردم. دلم می‌خواست بارها و بارها آن عاشقانه زیبا را گوش کنم آن قدر که برای همیشه در قلب و جانم رسوب کند.

 

کتاب مکیال المکارم را توی جلساتتون بخونید. هیچ‌وقت فرصت نشده بود این کتاب را بخوانم؛ یا بهتر بگویم حتی با نامش هم آشنا نبودم. بعدتر فهمیدم که هر شیعه بعد از قرآن، نهج‌البلاغه و صحیفهٔ سجادیه باید امام زمانش را بشناسد.

 

وارد رواق حرم که شدم به آینه‌کاری‌های اطرافم نگاه کردم. صدها تکه شده بودم و انگار هیچ بودم در برابر عظمت مکانی که توی آن ایستاده بودم. احساس می‌کردم آن آیینه‌های کوچک می‌خواهند پیغامی به من بدهد. و آن پیغام دوری از منیّت و غرور بود. حالا خوب می‌دانستم که ارزش انسان‌ها نه به جنسیت آن‌ها بستگی دارد و نه به ظاهرشان. بلکه چیزی که انسان‌ها را عزیز و بزرگ می‌کند درجهٔ ایمان و تقوای آن‌هاست.

 

نظر شما راجع به این کتاب چیست؟!

نظر خودتان را با ما و سایر مخاطبین پارس تاپ10 در میان بگذارید.

این مقاله مفید بود؟

لطفاً با ستاره دادن و نظراتتان ما را خوشحال کنید.

4.7/5 - (4 امتیاز)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

در خبرنامه ما مشترک شوید

و با آخرین به روزرسانی های مقالات در جریان باشید.
هر دو هفته یکبار به رایانامه شما

پیمایش به بالا